بسم الله الرحمن الرحیم
#وصف_بهشت
قسمت چهاردهم
#درختان_و_میوههای_بهشت 2
در میان درختان بهشت چنان درختانی هستند که سایه آنها این قدر طولانی است که یک شخص ،سوار اگر به مسافت یکصد سال در زیر سایه آن راه برود، مسافت آن تمام نمیشود.
رسول خدا میفرماید:
در بهشت درختی وجود دارد که اسب سوار، اسب تیزروی خود را صدسال در سایة آن میراند، ولی نمیتواند مسافت آن را به پایان برساند»
و خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
هل بهشت) در میان سایههای فراوان و گسترده و کشیده (خوش و آسوده اند)»
{الواقعه 30}
از جملة این درختان جنت، درختی به نام سدرة المنتهی وجود دارد که الله تعالی در مورد آن میفرماید:
و که بار دیگر (در شب معراج) وی را نزد سدرة المنتهی دیده است».
{النجم 13-14}
رسول خدا در حدیث معراج میفرماید:
بعد جبرئیل مرا به همراه خود برد تا این که به سدرة المنتهی رسید... میوههایش به بزرگی کوزههای هجر و برگهایش مانند بزرگی گوشهای فیل بود، چنان بزرگ که نزدیک بود برگهای آن، این امت را تحت پوشش درآورد، ناگاه به رنگهایی درآمدند که نمیدانستم چه است، سپس وارد بهشت شدم و در آن با گنبدهایی که از مروارید ساخته شده بود روبرو شدم، و خاک جنت از مشک بود، و از جملهای درختان جنت آنهایی هستند که لباسهای که لباسهای اهل جنت از آن درست میشود».
رسول خدا میفرماید:
طوبی درختی است که در جنت که به اندازه مسافت صدسال است که لباس اهل جنت از شاخههای آن درست میشود»
آنچه که به زیبایی و منظره درختان جنت میافزاید، این است که ساقههای آنها از طلا میباشند، چنانچه رسول محبوب میفرماید:
«در جنت درختی نیست، مگر این که ساقههای آن از طلا میباشد».
الله اکبر! میوههای جنت چقدر لذیذ و درختهایش چقدر زیبا میباشند! پس مبارک و خوشی باد برای کسی که نهال آن درختان را در دنیا با ذکر الله و تهلیل و تسبیح و تحمید و تکبیر الله تعالی به خوبی کاشته باشد.
رسول خدا میفرماید:
«با ابراهیم در شبی که به معراج برده شدم، ملاقات نمودم، به من گفت:
ای محمد! به امت خود بگو که خاک جنت خوشبو و آب آن شیرین میباشد، و همانا جنت زمینی خالی و صاف است که وسیلهی کاشتن آن:
سبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَلاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَاللَّهُ أَکْبَرُ میباشد».
پس برادر و خواهر گرامی!
تا میتوانی در جنت درختانی برای خودت بکار، باغهایی پر از درخت با آسانترین اذکار ذکرهایی که از نظر کلمه سبک و آسان می باشند.
اما اکثر امت از یاد آنها غافل و روزگار خود را با سخنان بیهوده و لهو و حرام میگذرانند، آن اشخاصی که از آخرت غافل اند و تنها به کاشت و برداشت این دنیا مشغول هستند و بهره و نعمتهای آخرت را فراموش کرده اند.
به درستی افرادی بیچاره و بینصیب میباشند که تلاش برای رسیدن به آرزوهای طولانی و محبت این دنیا همواره آنها را از احسان و نعمتهای بیکران و جاودان بهشت غافل گردانیده است تا وقتی که مرگ به سراغ آنها میآید و زمانی از خواب غفلت بیدار میشوند که دیگر فایدهای ندارد.
اگر واقعاً درک کنید، میفهمید که از شدت فرومایگی نسبت به این سهم ناچیز بخل کردید و در عوض سرای جاویدان بهشت را از دست دادی.
نعمت و سعادتی را که پایانی و شبیه و مثالی ندارد در برابر چیزی بیارزش که به زودی تمام خواهد شد به ارزانی فروختی.
از رسول خدا روایت شده است که
«روزی مردم را ارشاد مینمود، مردی بادیهنشین حضور داشت، آن حضرت فرمودند: «مردی از ساکنان بهشت از خداوند اجازه میخواهد که در بهشت کشاورزی کند، خداوند میفرماید: آیا در رفاه و خوشی نیستی؟ و در باغهای بهشت زندگی نمیکنی (که بازهم میخواهی کشاورزی کنی؟)
گفت: بله، اما دوست دارم کشاورزی کنم. (به او اجازه میدهد)، بالافاصله دست به کار میشود، بذر (گندم) میپاشد هنوز دانهپاشی را تمام نکرده، از گوشة دیگر زمین جوانه سبز