زنان قابل احترام هستند، تقدیم به همه زنان نجیب سرزمینم !!
اولین کسی که با دیکتاتوری عظیم فرعون دلیرانه به پا خواست ...
یک مرد نبود بلکه یک زن بود.(بانو آسیه)
اولین کسی که مکه و کعبه را آباد کرد ...
مرد نبود بلکه یک زن بود.(بانو هاجر)
اولین کسی که از مبارکترین آب روی زمین زمزم نوشید ...
مرد نبود بلکه یک زن بود.(هاجر خاتون)
اولین کسی که به محمد المصطفی ایمان آورد مرد نبود ...
بلکه یک زن بود (بانو خدیجه)
اولین کسی که خونش برای اسلام ریخته شد و شهید شد ...
یک مرد نبود بلکه یک زن بود.(بانو سمیه)
اولین کسی که مالش را در راه اسلام داد ...
یک مرد نبود بلکه زن بود.(بانو خدیجه)
اولین کسی در قرآن که خداوند از بالای هفت آسمان به حرفش گوش داد ...
یک زن بود نه مرد(سوره مجادله آیه 1)
اولین کسی که سعی صفا و مروه را انجام داد ...
یک مرد نبود بلکه زن بود.(بانو هاجر)
اولین زنی که با همه مخالفتها وارد معبد اورشلیم شد ...
بانو مریم پاک بود
اولین مدافع و شهیده راه ولایت و شفیع گنهکاران شیعه در روز قیامت ...
فاطمه زهرا (س) بود ...
و اما کسی که کاخ یزید و ابن زیاد را به لرزه درآورد ...
مرد نبود، زینب (س) بود
کربلا در کربلا می ماند، اگر زینب نبود !!
زن یک افتخار و مایه مباهات است، اگر قدر خودش را بداند ...
تقدیم به همه زنان و دختران پاک و عفیف سرزمینم
چگونه آرامش را در درون خود بیابیم؟
پیدا کردن آرامش درونی، نیاز به تلاش و اراده ای قوی دارد و همیشه به آن آسانی نیست که برخی از مردم دوست دارند باور کنند. اما اگر عمیقاً درون خود را جست و جو کنید و دردها و صدمات قدیمی را رها کنید، می توانید آن را در درون خود بیابید.
آنچه بدان احتیاج دارید: زمان- اراده- قلم و کاغذ
قدم (۱): لیستی از ۵ مورد برجسته ای که شما را از یافتن آرامش ذهنی باز می دارد، تهیه کنید. دردهای قدیمی، ترس ها، حسرت، استرس و ... کنار هر یک از موارد، نام فردی را که بیشتر از همه از آن مسئله صدمه می بیند، یادداشت کنید. بیشتر اوقات، تنها جواب "خود شما" خواهید بود!
قدم (۲): حالا فقط افرادی را که موجب صدمه دیدن شما می شوند، در نظر بگیرید. به هر کدام، برای ۵ دقیقه فکر کنید. درد و حسرت را حس کنید. آیا چیزی تغییر کرده است؟ نه. پس دیگر زمان آن رسیده که ببینید چگونه می توانید خود را رها کرده و از هر یک عبور کنید.
قدم (۳): این فرآیند، همیشه هم خیلی ساده نیست. پس اگر حتی بعد از چند بار تکرار، موفق به رسیدن به قدم بعد نشدید، به هیچ وجه خودتان را سرزنش نکنید. چون با هر بار تکرار، شما می توانید مدت طولانی تری این کار را انجام داده، ولی کمتر اذیت شوید ... به عبارت دیگر - خودتان را ببخشید!
قدم (۴): برای هر فردی که در حال فکر کردن به او هستید، فرآیند تفکر خود را تغییر دهید. این همان قدرت اراده ی محض است؛ و شما می توانید آن را انجام دهید! وقتی درون خود را حس می کنید، از خود بپرسید "چه کس دیگری از این موضوع رنج می برد؟". جواب شما قطعاً این است: "هیچ کس". بگذارید این اولین قدم شما برای بخشیدن خودتان باشد. بدین ترتیب شما به خود این اجازه را می دهید که دیگر به خاطر چیزی که هیچ کس حتی به آن فکر هم نمی کند، خودتان را ناراحت نکنید.
قدم (۵): فکرتان را عوض کنید. موضوعی را که به آن علاقمندید انتخاب کرده و به آن فکر کنید. اتاقی از خانه تان را در نظر گرفته و آن را در ذهن خود با رنگ ها و وسایل دلخواهتان از نو بچینید. هزینه ها در رویای شما مطرح نیست! آقایان می توانند یک ماشین یا حتی کابینی در جنگل را انتخاب کرده و آن را همان گونه که می خواهند رو به راه کنند. همان طور که در رویا به سر می برید، به دقت به تک تک وسایل، رنگ ها و صداها فکر کنید. این تمرین به شما کمک می کند که از افکار دردآور دور شده و در یک جریان فکری پویا قرار بگیرید.
قدم (۶): هر چه بیشتر می گذرد، متوجه می شوید که در میان این تمرینات، زمان بیشتری برای فکر کردن به چیزهایی که دوست دارید چیدا می کنید. اگر حتی برای استفاده از این زمان و یادآوری به خودتان، نیاز به چسباندن یادداشت در جاهای مختلف دارید، پس آن را انجام دهید! تنها بیاموزید که به افسردگی که مسائل برایتان ایجاد کرده بودند، فکر نکنید. شما می خواهید که ذهن خود را کاملاً دور از این مشکل نگه دارید.
قدم (۷): آیا احساس گناه می کنید؟ این امری طبیعی است و باید متوقف شود. داشتن احساس گناه، منجر به افسردگی خواهد شد و این راه حل مورد نظر ما نیست. اگر درد و رنج شما، مربوط به گذشته است و چیزی هم نمی تواند تغییر کند، فرآیند تفکر را متوقف کنید.
قدم (۸): بعد از چندین ماه، دوباره به لیست خود بازگردید و مواردی را که موفق به عبور از آنها شده اید را خط بزنید. این بدین معنا نیست که شما آن ها را فراموش کرده اید، بلکه فقط متوجه شده اید که لزومی ندارد به چیزی که فقط و فقط به شما و زندگیتان صدمه می زند، فکر کنید. خودتان را ببخشید و به مرحله ی بعدی بروید.
قدم (۹): برای خنثی کردن درد و رنج، برای خود یک عشق ایجاد کنید. این عشق می تواند به یک شغل، انسان، سرگرمی یا هر آنچه که ذهن شما را به سمت جلو سوق می دهد، باشد. هر رنجی را که رها می کنید، جایی برای افکار مثبت و سازنده باز می شود. یک کار خوب برای خودتان و دنیای اطرافتان انجام دهید. فراموش نکنید که شما به یک دلیلی این جا هستید. پس کشف کنید و نیرویی مثبت به زندگی هدیه کنید. این هیچ اشکالی ندارد که شما احساس خوبی داشته باشید.
فرق بین "دوستت دارم" و "عاشقت هستم" چیست؟
وقتی گلی را دوست دارید آن را می چینید...!
اما وقتی شما عاشق گلی هستید آن را هر روز آبیاری می کنید...!
کسیکه این متن را بفهمد ، زندگی را فهمیده
حلزون درونت را پیدا کن!
عروس دریایی حلزون های کوچک دریا را قورت می دهد.
اما پوسته سخت حلزون از او محافظت می کند و آرام آرام شروع به خوردن عروس دریایی از درون به بیرون می کند.
زمانی که حلزون به رشد کامل خود می رسد، دیگر خبری از عروس دریایی نیست، چون حلزون به تدریج آن را از درون خورده است. حلزون درون ما می تواند عصبانیت، دلواپسی، افسردگی، خشم، نگرانی، طمع,حرص و زیاده خواهی و...باشد.
این حلزون هاآرام آرام در وجود ما رشد می کنند و با دندان های خود وجود ما را می جوند... آرامتر از آنچه که فکر می کنیم..بیشتر خود را بشناسیم.. وقلب خود را خانه خدا کنیم
مهربان و ملایم باش،
اجازه نده دنیا تو را زمخت و خشن نماید…
به درد و رنج اجازه نده تو را بیزار نماید…
به تلخی ها اجازه نده، شیرینی زندگیت را، از تو بربایند…
امید داشته باش ....
دولت روحانی؛ دولتی که چه زود دیر شد!
با آنکه از استقرار دولت دوم روحانی حتی ۶ ماه نیز نمیگذرد و طبیعتا تا سه و نیم سال دیگر سکان اجرایی کشور را در اختیار دارد، اما به لحاظ روانشناختی نوعی «بیات شدگی» درباره روحانی و دولت روحانی احساس میشود. انگار این دولت خیلی بیش از شش ماه است که بر سرکار است. البته دوره دوم بودن این دولت در ایجاد چنین احساسی موثر است ولی دلایلی وجود دارد که نمیتوان این بیات شدگی را به این مسئله تقلیل داد و محدود کرد.
در یک جمعبندی، دولت روحانی در موقعیت کنونی در وضعیت «رکود قدرت» است. یعنی با اینکه در موقعیت قدرت اول اجرایی کشور با همه ظرفیتها و توانمندیهای سیاسی و قانونی و مالی و اجرایی آن است اما فاقد کار ویژه رضایتبخش و مورد انتظار به لحاظ اجتماعی است.
این رکود قدرت ناشی از موارد زیر است:
فقر ایده
دستگاه اجرایی با این طول و عرض، ناگزیر به داشتن یک ایده مرکزی است تا همه تاب و توان دولت در راستای تحقق آن بسیج شود. دولت روحانی ایده مرکزی خود در چهار سال اول را برای حل مسائل خصوصا اقتصادی، تغییر در روابط خارجی و همگرایی با غرب (اروپا و آمریکا) قرار داد و برجام نقطه اوج این ایده بود.
از یک طرف، اینک دو سال پس از برجام دست کم به لحاظ اقتصادی دولت در وضعیت قرمز اجتماعی است و برجام در حد «وعدههای دولت» و نیز «انتظارات مردم»، آورده نداشته است. از طرف دیگر با ظهور ترامپ در آمریکا، مسیر تعقیب این ایده مرکزی دولت به طور کلی مسدود است و اساسا راه را برای پیش بردن آن ایده دچار بنبست کرده است. به طوری که هدف دولت در پساترامپ از بهرهبرداری از برجام به حفظ خود برجام و ممانعت از خروج آن تقلیل پیدا کرده است. در نهایت نیز دولت دوم روحانی ایده جایگزینی نیز به صحنه نیاورده است و به تبع آن، در شرایط فقدان یک ایده مرکزی، دستگاه اجرایی گرفتار روزمرگی خواهد شد که اکنون چنین است.
فقر اجرا
دولت روحانی به دلایلی از جمله ماهیت بوروکراتیک، کهنسالی کابینه، اشباع انگیزشی در کابینه طویل السوابق و روحیه بیعملی شخص رئیسجمهور (که اینک از زبان حامیان او نیز گفته میشود)، دچار فقر در اجراست.
فقر دغدغه
دولت روحانی اشرافیترین دولت بعد از انقلاب است (وزرای با سرمایه ۸۰۰ تا هزار میلیاردی). درحالیکه فشار اصلی مشکلات اقتصادی بر روی گرده طبقه ضعیف اقتصادی است. این شکاف دغدغه بین دولت و بخشهای بزرگ جامعه، موتور انگیزیشی و فرمان تدبیر دولت را برای چاره جویی مشکلات این طبقات، از کار انداخته است. پیشنهاد بنزین ۱۵۰۰ تومانی در این شرایط اقتصادی، ناشی از همین فقر و شکاف دغدغه است.
فقر سرمایه کلامی
دولت روحانی در شرایط رکود قدرت و انتظارات انباشته عملگرایانه جامعه، تا حد زیادی سرمایه کلامی خود را و به تبع آن، امکان گفتگوی مؤثر خود با مردم را از دست داده است. صحبتهای رئیسجمهور در دوره اعتراضات اخیر از جمله ناموثرترین صحبتها بود و رادیکالیزه شدن ادبیات روحانی در چند روز اخیر تا مرز نقد معصوم و امام زمان و واکنش تند و عصبانی وزارت خارجه به نقدهای برجامی یک تحلیلگر در گفتگوی دو طرفه، نشانههایی از همین فقر سرمایه کلامی و تلاش برای جبران آن است که همچنان که واکنشها نشان داد از این سیاست طرفی نخواهد بست.
بنابراین میتوان انتظار داشت با افول بیشتر دولت روحانی، برخی همراهان این دولت که چشم به انتخابات ۱۴۰۰ دارند، به تدریج نوعی مواجهه انتقادی را با آن به پیش ببرند یا لااقل از حمایتهای قاطع خود بکاهند که احتمالا فاصلهگذاری شفافتر به بعد از انتخابات پارلمان در ۹۸ موکول خواهد شد.
نویسنده :پرویز امینی