امام خمینى (ره):
تنها هنرى مورد قبول #قرآن است که صیقل دهنده
#اسلام_ناب_محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم -
#اسلام_ائمه_هدی - علیهم السلام -
#اسلام_فقرای_دردمند،
#اسلام_پابرهنگان،
#اسلام_تازیانه_خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم آور محرومیتها باشد.
هنری زیبا و پاک است که کوبنده #سرمایه_داری_مدرن
و #کمونیسم_خون_آشام
و #نابود_کننده_اسلام_رفاه_و_تجمل ،
#اسلام_التقاط،
#اسلام_سازش_و_فرومایگی،
#اسلام_مرفهین_بی_درد،
و در یک کلمه #اسلام_آمریکایى باشد.
چطور از آشوب ایران حمایت کنیم!
ژنرال بازنشسته آمریکایی [James A. Lyons] در واشنگتون تایمز با متهم کردن ایران به دخالت در حملات 11 سپتامبر، شرایط فعلی ایران را فرصتی بی نظیر برای تغییر رژیم دانسته و پیشنهادهایی ارائه کرده که در ادامه آمده است:
1باید کمپین اطلاعاتی گسترده ای برای افشای فساد و پولشویی مسئولین ایران ایجاد شود. بر اساس قانون «شفاف سازی دارایی مسئولین ایران»، وزارت خزانه داری باید دارایی و فعالیت های پولشویی مسئولین تحریم شده ایران را آشکار کند
2مواضع شبکه صدای آمریکا [فارسی، انگلیسی و عربی] باید مورد بازبینی قرار گیرد. رویکرد نزدیک به اوباما حذف شود و پیام های دولت ترامپ باید حمایت و فساد و پولشویی مسئولین ایران آشکار شود
3بر اساس قانون GMHRAA آمریکا می تواند مسئولین ایران را به دلایل نقض حقوق بشر تحریم کند
4باید کردها را مستقیما تسلیح و از کردستان مستقل حمایت کنیم. این استقلال، کلید انسداد پل سرزمینی ایران به مدیترانه است
5پروژه کاساندرا در جهت ممانعت از درآمدهای سالیانه حزب الله احیا شود
6آمریکا از توافق برجام خارج شود. تحمل برجام تا تغییر آن هیچ معنایی ندارد
چرایی جنگ ترکیه علیه کردها
ترکیه با پشتیبانی از تروریستهای تحت الحمایه خود، در صدد آغاز عملیات نظامی در عفرین است. چرا ترکیه سعی دارد وارد جنگ علیه کردهای سوریه شود؟
عملیات نظامی ارتش سوریه در ادلب و اقدام آمریکا برای سازماندهی کردهای سوریه، معادلات مهمی را علیه امنیت ملی ترکیه شکل میدهد. از این رو آنکارا برای مهار چالشهای امنیتی، ناچار به عملیات نظامی در شمال سوریه است. ادامه عملیات نظامی ارتش سوریه در ادلب، دو چالش امنیتی برای ترکیه ایجاد میکند. از یک طرف موج مهاجرت تروریستها و خانوادههای آنان به ترکیه را رقم میزند و از طرف دیگر، اقدام نظامی آمریکا علیه تروریستهای مورد حمایت ترکیه در منطقه «الباب» را فزاینده میسازد. مقامات آنکارا به خوبی میدانند که بیعملی و انفعال در برابر روندهای مذکور، منجر به مهاجرت اجباری تروریستها و انتقال ناامنی به ترکیه میگردد و از طرف دیگر با اشغال بخش شمالی کریدور کردی توسط نیروهای تحت حمایت آمریکا، عملا تجزیه ترکیه وارد فاز اجرایی میشود.
ترکیه تاوان محاسبات اشتباه برای توسعه عمق استراتژیک و رؤیای نوعثمانی را میپردازد. مداخله نظامی در عفرین، جنگ در منطقه را کلاسیکتر و دامنه آن را گستردهتر میکند. این دو پیامد، میتواند بازیگران حاشیهای (غربیها) را احتمالا به متن #جنگ_جهانی_کوچک در منطقه بکشاند.
║ شش مهارتِ مدیریت تعارضات در زندگی مشترک
تمرین خود-آرام بخشی
▫️هنگامی که تعارض شدیدی در حال وقوع است، یک مهلتی بدهید. بروید قدم بزنید، دوش بگیرید، کتاب بخوانید، هرکاری می خواهید بکنید تا چند نفس عمیق بگیرید، آرام شوید، و با چارچوب ذهنی بهتر بازگردید.
شروع آرامِ گفتگو
▫️دقت کنید که، مکالمات معمولاً به نقطه ای منتهی می شوند که از آن شروع شده اند، در نتیجه با لحنی آرام بحث را آغاز کنید. انتقاد و سرزنش نکنید.
از جملات "من" استفاده کنید. واقعه را توصیف کنید و مؤدبانه صحبت کنید.
تعمیرِ رابطه و تشنج زدایی از تعارض
از عباراتی نظیر "بزار دوباره تلاش کنم"، "متأسفم" برای کمک به تشنج زدایی از تعارض و تعمیر رابطه استفاده کنید.
گوش دادن به احساسات و آرزوهای اساسیِ شریک زندگی تان:
شما بایستی از دو جهت روی این مقوله کار کنید. از یک طرف به گفتگوهایتان وضوح بیشتری بدهید و احساسات و خواسته هایتان را شفاف و دقیق بیان کنید. از طرف دیگر، شنوندۀ بهتری باشید و سعی کنید خواسته های اساسی شریک عاطفی تان را کشف کنید.
نسبت به شریک عاطفی تان نفوذپذیر باشید:
و ایده های شریک عاطفی تان را مهم تلقی کنید و به آنها احترام بگذارید.
مذاکره و مصالحه:
مصالحه یک هنر است. در مصالحه هر دو طرف بایستی احساسِ احترام، درک و حمایت بکنند. هر طرف چیزی به دست می آورد و چیزی از دست می دهد، در نتیجه هر دو برنده اند.
#پندانه
مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند: «چرا دیر میآیی؟»
جواب میداد:
«یک ساعت بیشتر میخوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمیگیرم!»
یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید.
مرد تدریس هم میکرد.
هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ میزد تا شاگردها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود.
یک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود.
مرد هر زمان نمیتوانست کار مشتری را با دقت و کیفیت، در زمانی که آنها میخواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمیکرد و عذر میخواست.
یک روز فهمید مشتریان ش بسیار کمتر شدهاند.
مرد نشسته بود. دستی به موهای بلند و کم پشتش میکشید. به فکر فرو رفت.
باید کاری میکرد. باید خودش را اصلاح میکرد. ناگهان فکری به ذهنش رسید.
او میتوانست بازیگر باشد.
از فردا صبح، مرد هر روز به موقع سر کارش حاضر میشد. کلاسهایش را مرتب تشکیل میداد و همه سفارشات مشتریانش را قبول میکرد.
او هر روز دو ساعت سر کار چرت میزد.
وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه میرفت، دستهایش را به هم میمالید و با اعتماد به نفس بالا میگفت: «خب بچهها، درس جلسه قبل را مرور میکنیم.»
سفارشهای مشتریانش را قبول میکرد اما زمان تحویل، بهانههای مختلفی میآورد تا کار را دیرتر تحویل دهد.
تا حالا چند بار مادرش مرده بود،
دو سه بار پدرش را به خاک سپرده بود
و دهها بار به خواستگاری رفته بود.
حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده،
مدیر آموزشگاه راضی است که استاد کلاسش منظم شده
و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شدهاند!
اما او دیگر با خودش صادق نیست. او الان یک بازیگر است، همانند بقیه مردم!