#حوصله_کن
خانم معلمی تعریف میکرد:
در مدرسه ابتدایی بودم، مدتی بود تعدادی از بچهها را برای یک سرود آماده میکردم. به نیت اینکه آخر سال مراسمی گرفته شود برایشان. پدر و مادرشان هم دعوت مراسمند و بچهها در مقابل معلمان و اولیا سرود را اجرا کنند.
چندین بار تمرین کردیم و سرود رو کامل یاد گرفتند. روز مراسم بچهها را آوردم و مرتبشان کردم. باهم در مقابل اولیا و معلمان شروع به خواندن سرود کردند.
ناگهان دختری از جمع جدا شد و بجای خواندن سرود شروع کرد به حرکت جلوی جمع. دست و پا تکان میداد و خودش رو عقب جلو میکرد و حرکات عجیبی انجام میداد. بچهها هم سرود را میخواندن و ریز میخندیدند، کمی مانده بود بخاطر خندهشان هرچه ریسیده بودم پنبه شود.
سرم از غصه سنگین شده بود و نمیتونستم جلوی چشم مردم یک تنبیه حسابیش هم بکنم. خب چرا این بچه این کار رو میکنه، چرا شرم نمیکنه از رفتارش؟ این که قبلش بچه زرنگ و عاقلی بود!!
نمونه خوبی و تو دل بروی بچهها بود!!
رفتم روبرویش، بهش اشاراتی کردم، هیچی نمیفهمید بقدری عصبانیام کرده بود که آب دهانم را نمیتوانستم قورت دهم. خونسردی خود را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم، انگار جیوه بود خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرفتر و دوباره شروع کرد!
فضا پر از خنده حاضران شده بود، همه سیر خندیدند. نگاهی گرداندنم، مدیر را دیدم، رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرقهایش سرازیر بود.
از صندلیش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت: فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چکار کنم؟! اخراجش میکنم، تا عمر دارد نباید برگردد مدرسه،
من هم کمی روغنش را زیاد کردم تا اخراج آن دانشآموز حتمی شود.
حالا آنی که کنارم بود زنی بود، مادر بچه، رفته بود جلو و تمام جوگیر شده بود.
بسیار پرشور میخندید و کف میزد،
دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود.
همین که سرود تمام شد پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم:
چرا اینجوری کردی؟!
چرا با رفقایت سرود را نخواندی؟!
دخترک جواب داد:
آخر مادرم اینجاست، برای مادرم اینکار را میکردم!!
معلم گفت: با این جوابش بیشتر عصبانی شده و توی دلم گفتم: آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست، چرا آنها اینچنین نمیکنند و خود را لوس نمیکنند؟!
چشمام گرد شد و خواستم پایین بکشمش که گفت: آموزگار صبر کن بگذار مادرم متوجه نشود، خودم توضیح میدهم؛ مادر من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من "کرولال" است،
چیزی نمیشنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه میکردم.
تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند! این کار من رقص و پایکوبی نبود،
این زبان اشاره است، زبان کرولالها
همین که این حرفها را زد از جا جهیدم، دست خودم نبود با صدای بلند گریستم، و دختر را محکم بغل کردم!!
آفرین دختر، چقدر باهوش، مادرش چقدر برایش عزیز، ببین به چه چیزی فکر کرده!!!
فضای مراسم پر شد از پچپچ و درگوشی حرف زدن و...
تا اینکه همه موضوع را فهمیدند،،
نه تنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلمان همه را گریاند!!
از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانشآموز نمونه را به او عطا کرد!!!
با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند، گاهی جلوتر از مادرش میرفت و مثل بزغاله برای مادرش جست و خیز میکرد تا مادرش را شاد کند!!
درس این داستان این بود:
زود عصبانی نشو،
زود از کوره در نرو،
تلاش کن زود قضاوت نکنی،
صبر کن تا همهی زوایا برایت روشن شود تا ماجرا را درست بفهمی!!
#فوری
رضا پهلوی با خالد بن سلمان سفیر عربستان در آمریکا دیدار کرده و ۳۰۰ میلیون دلار برای سقوط نظام ایران کمک دریافت کرده!!!
بعد اینا میگن ما #عرب_پرست نیستیم!! #چالش_دعوت_به_هوشیاری
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط میفرمود:
بطری وقتی پر است و میخواهی خالی اش کنی، خمش میکنی.
هر چه خم شود خالی تر میشود. اگر کاملا رو به زمین گرفته شود سریع تر خالی میشود.
دل آدم هم همین طور است، گاهی وقتها پر میشود از غم، از غصه،از حرفها و طعنههای دیگران.
قرآن میگوید: "هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها، خم شو و به خاک بیفت." این نسخهای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است: "ما قطعا میدانیم و اطلاع داریم، دلت میگیرد، به خاطر حرفهایی که میزنند."
"سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن"
سوره حجر آیه ۹۸...
در تاریخ آورده اند :
ژوزف استالین دیکتاتور بود، خونریز اما موقعی که آلمانها به شوروی تجاوز نظامی کردند ، طوری رفتار کرد که همه ملت از او سرمشق گرفتند.دو تا پسر داشت که آنها را بلافاصله به خط مقدم جبهه فرستاد.یکی از پسرهایش به دست آلمانی ها اسیر شد .آلمانها به مقامات شوروی پیام دادند که حاضریم فلان ژنرال مان را که در دست شما اسیر است با پسر استالین معاوضه کنیم.استالین جواب داد حاضر نیستم یک ژنرال بدهم به جایش یک سرباز بگیرم.بعدها به اطرافیانش گفت "در شرایطی که همه ملت روسیه عزادار پسران خود بودند، چگونه میتوانستم دست به چنین معاملهای بزنم".پسر استالین عاقبت در اردوگاه اسرا در خاک آلمان کشته شد.پسر دیگر استالین بعدها در خاطراتش نوشت:"موقعی که جنگ شروع شد پدرم دست به هر کاری زد تا مطمئن شود که من و برادرم به خط مقدم جبهه اعزام شده ایم."بله ، این رفتار دیکتاتور روسیه میتواند سرمشق حاکمان ایرانی در زمان حاضر باشد که ملت را به "مقاومت و فداکاری در برابر دشمن"تشویق میکنند.بزرگواران اگر واقعا خواهان"مقاومت ملت در برابر دشمن"هستید لطفا اول از خودتان و فرزندانتان شروع کنید.نمیشود که آقازاده هایتان در آمریکا مشغول تحصیل و خوشگذرانی باشند و آنوقت از ملت توقع "مقاومت" در برابر آمریکا داشته باشید..!!
نشریه آمریکایی نشنال اینترست: سیاست های خصمانه دولت ترامپ در قبال ایران یادآور مداخلات ویرانگر خارجی گذشته علیه این کشور و محکوم به شکست است.
از نظر ایرانی ها، سیاست ها و مداخلات خارجی نه تنها باعث ایجاد تغییر مثبت نمی شود، بلکه به نفع قدرت خارجی و متحدان منطقه ای کشور مداخله گر است.
ترامپ در قبال ایران از شیوه ای مشابه جرج بوش در قبال عراق پیروی می کند. ترامپ اگر باور دارد ایران را تغییر خواهد داد اشتباه میکند، دلیل نیز روشن است، بیشتر ایرانی ها مخالف مداخله واشنگتن در مسایل مربوط به دیدگاه های خود در مورد دولت این کشور هستند. این امر ریشه در دیدگاه دیرینه ایرانیان دارد و به 100 سال پیش بازمی گردد که قدرت های خارجی منشاء کنترل بودند.