فرهنگی - اجتماعی - سیاسی

بررسی موضوعات روز

فرهنگی - اجتماعی - سیاسی

بررسی موضوعات روز

حکایت این روز مسئولین ما

حکایت


مسجدی در همسایگی مشروب فروشی قرار داشت و امام جماعت آن مسجد در خطبه هایش هر روز دعا می کرد: "خداوندا زلزله‌ای بفرست تا این میخانه ویران شود ."


روزی زلزله آمد و دیوار مسجد روی میخانه فرو ریخت و میخانه ویران شد. صاحب میخانه نزد امام جماعت رفت و گفت: "تو دعا کردی میخانه من ویران شود پس باید خسارتش را بدهی !"

امام جماعت گفت: "مگر دیوانه شدی، مگر می شود با دعای من زلزله بیاید و میخانه‌ات خراب شود !" 


پس هر دو به نزد قاضی رفتند. قاضی با شنیدن ماجرا گفت: "در عجبم که صاحب میخانه به خدای تو ایمان دارد، ولی تو که امام جماعت هستی به خدای خود ایمان نداری.